اخبار
| باز نشر یادداشت کیوان کثیریان در خبر آن لاین:حالا دیگر کمتر کسی است که نداند معاونت سینمایی دولت دهم تمام هم و غم خود را در سه سال گذشته به مبارزه فرسایشی و کینه جویانه با صنوف سینمایی اختصاص داده |
کثیریان، کیوان - خبر شکایت معاونت سینمایی از خانه سینما و درخواست توقف فعالیت های آن، اصلا خبر خوبی نیست، آن هم در آستانه جشنواره فیلم فجر که جشن ملی سینماست و جمع زیادی از هنرمندان و سینماگران تمام انرژی شان معطوف به رساندن فیلم هایشان به سی امین جشنواره شده است.
حالا دیگر کمتر کسی است که نداند معاونت سینمایی دولت دهم تمام هم و غم خود را در سه سال گذشته به مبارزه فرسایشی و کینه جویانه با صنوف سینمایی اختصاص داده و تمام انرژی خود را به جای آنکه در راه بهبود شرایط رقت آور سینما مصرف کند در راه برنامه ریزی برای تحت فشار قرار دادن هنرمندان، حصر مالی و فشار اقتصادی، صنف سازی و ایجاد تفرقه میان اصناف، صرف کرده است. این را دیگر مردم کوچه و بازار هم دریافته اند.
این مواضع مسوولان معاونت سینمایی که آنها را به کلی از وظایف اصلی شان غافل کرده باعث شده در این میان برخی فرصت طلبان و سود جویان و صندلی دوستان، از ضعف مفرط این آقایان بهره ببرند، به تدریج از آب گل آلود ماهی بگیرند، با مشارکت در تصمیم گیری های کلان سینما، سوءمدیریت موجود را مضاعف کنند تا سینما بدترین روزها سی سال گذشته اش را سپری کند.
قهر هنرمندان در دو سال گذشته با مسوولان سینمایی که به شدت مشروعیت معاونت را دچار تزلزل کرد و اوج آن در جشنواره های فجر دیده شد، این بار به نظر می رسید قرار است به یک آشتی - حداقل ظاهری- بدل شود. به نظر می رسید معاونت سینمایی با انتصاب محمدخزاعی به سمت دبیری جشنواره سی ام فجر می خواهد ناتوانی خود در برقراری ارتباط مثبت با هنرمندان را جبران کند، ژست تعادل بگیرد، به نوعی، با جلب اعتماد، هنرمندان را به مشارکت ترغیب کند و به این قهر که محصول سیاست های خصمانه معاونت بود پایان دهد. دبیر جشنواره حسن نیت نشان داد، در خانه سینما با صنوف دیدار کرد و طلب مشارکت کرد، هنرمندان خانه سینما هم استقبال کردند و قول همکاری و مشارکت دادند.
اما احضاریه ای که به خانه سینما رسید رشته های خزاعی را پنبه کرد که می خواست اعتماد هنرمندان و خانه سینما را برای اولین بار در سه سال گذشته همراه جشنواره کند. این احضاریه نشان داد معاونت سینمایی در بحران سازی ید طولایی دارد و اصلا آرام شدن فضای سینما را تاب نمی آورد. این احضاریه بر صحت نظر صاحبان تئوری بدبینانه ای که میگوید این معاونت در هیچ شرایطی سر سازش با سینماگران ندارد و عادی شدن فضا را نمی خواهد، صحه گذاشت.
این بار اما همه چیز با دفعات پیش و آزار ها و کینه ورزی های پیشین متفاوت است. هنرمندان پای همه سختی ها و محرومیت ها ایستادند تا خانه شان حفظ شود و صبر پیشه کردند تا دوران دشوار حاضر سپری شود. این بار معاونت به تعطیلی "خانه" سینماگران چشم دارد و به خط قرمز آنها نزدیک شده است. این بار اقدام تازه معاونت بدجوری سینماگران را جری کرده است. طبیعی است که هر موجود زنده ای نسبت به خانه اش حساسیت ویژه ای دارد و به سادگی آن را از دست نخواهد داد و قطعا مهاجم را آرام نخواهد گذاشت. آتشی که این بار معاونت سینمایی بر افروخته مطمئنا دامن خود آنها را هم بدجوری خواهد سوزاند. مشکل این جاست که اهالی خانه سینما بیش از آنکه معاونت سینمایی فکر می کند نسبت به حفظ کیان خانه شان جدی هستند.
اما محمد خزاعی که می دانم قصدش برگزار کردن جشنواره ای است آرام و سالم و توام با آشتی با حداکثر مشارکت هنرمندان، بی تردید یکی از کسانی است که در این آتش خواهد سوخت. او که چند بار تصریح کرده عضو خانه سینماست - و هست - حالا باید تکلیف خود را روشن کند. شتر سواری دولا دولا نمی شود. نمی شود رییس جشنواره بر انحلال خانه سینما پای بفشرد و دبیر منصوب او که خود را عضو این خانه می داند و از اعضای آن مشارکت می خواهد در برابر این اقدام سکوت کند.
بالاخره خانه سینما مادر بیست و نه صنف است که هیچ کجا به ثبت نرسیده اند و اعتبار و مشروعیت خود را از خانه سینما می گیرند. اگر خانه سینما از نظر آقایان غیر قانونی است، در نتیجه کلیه صنوف زیر مجموعه آن هم قانونی نیستند. پس دیگر مشارکت یک جشنواره دولتی با صنوف غیر قانونی چه معنی می دهد؟ یک بام و دو هوا که نمی شود. خزاعی اگر می خواهد جشنواره ای بی حاشیه داشته باشد ناچار است این ماجرا را به هر نحو حل و فصل کند. والا مشارکت خواهی از صنوف خانه سینما تنها دم خروس است که بیرون زده و توقع همکاری، آرامش و مشارکت در جشنواره از هنرمندانی که خانه و کاشانه شان را در خطر می بینند بیشتر به خوش خیالی شبیه است. من جای خزاعی بودم مسوولیت مستقیم بی رونقی و سردی احتمالی جشنواره سی ام را متوجه مسوولان خودخواه و بی تدبیری می دیدم که عمر مدیریتشان رو به اتمام است اما شعله کینه جویی شان هنوز سرد نشده و زبانه می کشد.
|