اخبار
| مراسم تشییع زنده یاد امیر قویدل امروز برگزار شد |
مراسم تشییع زنده یاد امیر قوی دل امروز از خانه سینما ساختمان وصال برگزار شد در ابتداي مراسم، مهدي صباغي، از بازيگران سينماي ايران قويدل را صاحب روحي بزرگ معرفي كرد و گفت: او در مشهد، گروه تئاتر داشت و بدون ياور و تك و تنها، دورههاي مختلف هنرهاي نمايشي را گذراند در مشهد گذراند. وي تصريح كرد: امير وصيت كرده بود كه در طوس دفن شود اما به عللي او امروز به قطعه هنرمندان بهشت زهرا(س) خواهد رفت. در ادامه او گفت: قویدل صداي خوبي داشتو خصوصا موسيقي خراسان را خیلی دوست داشت.
محمد مهدي عسگرپور مدير عامل خانه سينما سخنران بعدي اين مراسم بود او با ابراز تاسف از فوت امير قويدل به خانوادهاش، گفت: سينماي كشورمان مرد بزرگي را از دست داد. قويدل از بزرگان سينماي ايران و كارگرداني بود كه به اعتراف همكارانش، صاحب سبك بود و بعضي فيلمهايي را كه حال و هوايشان به آثار قويدل نزديك بود به عنوان فيلم قويدلي ميشناختند. او خدمات زيادي به سينماي ايران كرد و سينماي ايران قدردان اوست. او اثرات خوبي در سينماي ما داشت كه قطعا اين اثرات باعث ميشود روح او پرواز بلندي را به سوي خالقش داشته باشد. زماني كه او به عنوان كارگردان اول سريال «شب چراغ» مشغول ساخت آن بود، من ناظر تلويزيون در اين سريال بودم و خاطرات زيادي از او دارم. عسگرپور افزود: ما امسال افراد بزرگي را از دست دادهايم ؛ اول سيفالله داد و حالا هم قويدل. در ادامه بهزاد فراهاني بود که پس از خواندن قطعه شعري با اندوه گفت: قويدل، بيش از يكسال هر روز و هر شب درد كشيد و با آرزوهای زیادی از دنیا رفت. او در ادامه گفت: ما جماعت هنرمند به هنگام نميميريم و آرزو به دل ميميريم، و اين پديده غريبي است كه چرا هنرمندان جامعه ما بسيار زود از بين ما ميروند فراهاني افزود: قويدل هنرمندي بود كه اخلاق و منش و سبك كارگردانياش ماندگار بود و زود از ميان ما رفت و گاهي كه در بيمارستان به ديدنش ميرفتم، ميگفت هنوز فيلم خوبم را نساختم. وی به شرايط كار و توليد كه گاهي سختي اين شرايط باعث ميشود حتي به خودمان نيز رحم نكنيم اما به دليل جذابيت حرفه ی ما همه به كار ما توجه دارند. متاسفانه سياست مدام در كار ما دخالت ميكند در حالي كه ما هيچ دخالتي در سياست نداريم. فراهاني تصريح كرد: قويدل زود از ميان ما رفت و اين سرنوشتي است كه متأسفانه بر نسلهاي متفاوت هنرمندان، جاري است و بخش مهمي از اين موضوع به شرايط حرفهاي كار سينما باز ميگردد كه قانونمندي حرفهاي وجود ندارد و نميتوانيم سينما را شغل بدانيم چه برسد به مسائلي مانند بيكاري و بيمه بيكاري و از اين قبيل، ناهنجاريهايي در وجود انسان به وجود ميآورد. آرزو دارم كسي در آينده به چنين سوگي ننشيند كه حسرت به دل مردن سخت است. احمد ميرعلايي مدير عامل بنياد سينمايي فارابي سخنران بعدي اين مراسم بود كه به خانواد ه قويدل تسلیت گفت: سه هفته پيش براي ملاقات آقاي قويدل رفتيم. من قبلا با او آشنا نبودم. در فكر بودم كه به او چه بگويم كه ناگهان موسيقي فيلم «ترن» در ذهنم پيچيد و به ياد آن فيلم خوب افتادم. وقتي قويدل را روي تخت ديدم بسيار ناراحت شدم و به سختي با او صحبت كردم و وقتي سخنانش را ميشنيدم احساس ميكردم روح او در جسمش همانند آن ترن پيش ميرود و با كسي بالاتر از يك هنرمند مواجهام... حرفهاي زياد خوبي با هم زديم و به من گفت اميدوارم از بستر بيماري برخيزم و فيلم دلم را بسازم. ميرعلايي در ادامه گفت: آن روز وقتي حرف ميزد، قطره اشكي بر چشمانش ظاهر شد و من با باند استريل، اشك او را پاك كردم و قويدل به من گفت اين درست است ما بايد اشك يكديگر را پاك كنيم و اين هديهاي بود كه آن روز با كلامش به من داد. وي افزود: خيليها آرزو به دل ميميرند اما خوش به حال آنها كه با آرزوي بزرگي از دنيا ميروند. خوب است كه با نيت خوب به سراي باقي برويم. قويدل با طيفي از كارهايي كه كرد نزد خدا ميرود و نيت بزرگي هم براي كارهاي آينده داشت. به روح او ميگويم اگر نتوانستي فيلم دلت را بسازي، امروز جامعه هنري فيلمي كه ميخواستي با دل بسازي، در دل خود ساختند. فرهاد توحيدي رئيس كانون فيلمنامهنويسان و عضو هيئت مديره خانه سينما سخنران بعدي اين مراسم بود و گفت: گفتني در مورد قويدل و جوانمرديهاي او بسيار بود و اين حرفها فضاي زيادي را براي گفت و گوهاي بعدي نميگذارد. در 30سال گذشته همه چيز به قبل از انقلاب و بعد از انقلاب تقسيم شده و گويا شكافي روحي و رواني در ذهن ما از اين قضيه مانده. قويدل پلي بين اين دو بخش سينما بود و سنتهاي سينمايي ما را از قبل سال 57 به بعد آن انتقال داد. آنچه در قويدل براي من آموزنده بود اين بود كه او يك حرفهاي تمام عيار بود و آموزشهاي حرفهاي را در طول سالها در سينما آموخته بود. درك همه جزئيات يك كار مخصوصا كار ضعيفي مانند سينما براي كساني كه مثل نيروهاي ويژه ناگهان با چتر در هنري فرود ميآيند قابل حصول نيست ولي امير قويدل به قول تئاتريها خاك صحنه خورده بود و يك حرفهاي تمام عيار بود. توحيدي افزود: دو سال تمام در مجموعه «دايره ترديد» با او بودم كه اين مجموعه به علاقههاي قويدل بسيار نزديك بود و خاطرات زيادي با او دارم . حسن او اين بود كه به عنوان يك كارگردان سينما به تخصصهاي مختلف سينما احترام ميگذاشت و هميشه ترجيح ميداد حرفهايها برايش كار كنند. قطعا نام و ياد او جاويد است و قويدل تازه از امروز زندگياش را شروع كرده چون هنرمند هرگز نميميرد. عليرضا رئيسيان رئيس كانون كارگردانان سخنران بعدي اين مراسم بود كه گفت: امير قويدل فردي سختكوش و استاندارد در سينما بود و در سينماي ايران كماند. افرادي كه مسائل زمانه آنها را به ارزانفروشي و خودفروشي وادار نكرده باشد. كساني كه سينما را ميشناسند با سختكوشي آن را به دست آوردهاند و قويدل كسي بود كه استاندارد سينما را بسيار قوي نگه داشت و با تن ندادن به سينماي موجود خود را متفاوت كرد. رئيسيان تصريح كرد: «برنج خونين»، «سردار جنگل» و «ترن»، 3 اثر شاخص قويدل هستند كه وقتي آنها را ببينيد تفاوت قويدل را با ديگر كارگردانان متوجه ميشويد حتي در تلويزيون هم او با جديت كار خود را دنبال كرد. در سالهاي اخير افراد زيادي از سينما رفتند و اميدوارم جشن ورود جانشينانشان را بگيريم و غم بين سينماگران كمتر باشد اما چه كنيم كه تقدير اين گونه است... در ادامه پيامهاي تسليت وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي ، رئيس سازمان صدا و سيما ، رئيس بنياد سينمايي فارابي و بعضي از مقامات ديگر قرائت شد و در ادامه راما قويدل فرزند امير قويدل براي سخنراني به روي صحنه رفت. وي ضمن تشكر از تمام کسانی که در مراسم شرکت کرده بودند گفت: پدر من همه شما را دوست داشت و من از اين موضوع اطمينان كامل دارم. زماني به او گفتم با توجه به سابقه تئاتريات چرا در فيلمي بازي نميكني، او گفت روزي در آخرين فيلمم بازي ميكنم، ميخواهم در آخرين پلان آخرين فيلمم به دوربين نگاه كنم و بگويم كات. او امروز اين كات را گفت. فيلم زندگياش، بزرگترين فيلم زندگي من بود و به عنوان يك پدر و يك معلم هميشه قهرمان من بود. در ادامه پيكر قويدل به سوي قطعه هنرمندان بهشت زهرا(س) تشييع شد.
|