گزارش سینمای ایران
| گزارش پشت صحنه آخرين كار مسعود كيميايي |
«محاکمه در خیابان» در روزهای سرد زمستان
مسعود كيميايي در روزهاي سرد زمستان در يكي از شمالي ترين مناطق تهران مشغول فيلمبرداري بيست و پنجمين فيلم خود است. طرح اوليه داستان اين فيلم را اصغر فرهادي نوشته و فيلمنامه را كيميايي به نگارش درآورده است. «محاكمه در خيابان» از چهار داستان متقاطع تشكيل شده كه هر يك از اين داستانها در يك نقطه با هم تلاقي ميكنند. محور اصلي قصه اين فيلم هم همچون ديگر آثار كيميايي حول خيانت در رفاقت و زندگي زناشويي رقم ميخورد. پولاد كيميايي، نيكي كريمي، شبنم درويش و محمد مويد بازيگران اصلي اين فيلم هستند و محمدرضا فروتن، حامد بهداد، حميد افشار، نگار فروزنده، شقايق فراهاني، ارژنگ اميرفضلي، شاهرخ نورمحمدي، علياصغر طبسي و شاهپور كلهر نقش هاي فرعي را برعهده دارند.يكي از لوكشينهاي فيلم خانهاي در يكي از كوچه پس کوچه هاي خيابان دربند است. گروه توليد پروژه به همراه بازيگران در هواي سرد يك روز زمستاني مشغول خوردن نهار در حياط خانه هستند. قرار است پس از صرف نهار سه پلان داخلي گرفته شود و بعد تا قبل از غروب آفتاب دو، سه پلان در حياط و كوچه تنگ و باريك روبروي خانه جلو دوربين رود. عوامل پروژه سعي ميكنند زودتر نهارشان را تمام كنند چون در غير اينصورت غذا در آن هوا سرد شده و يخ ميزند. از اواسط نهار دو مامور نيروي انتظامي كه براي ضبط پلانهاي خارجي ماشين پليس را آوردهاند به جمع عوامل اضافه شده ومشغول خوردن نهار ميشوند. عده اي از هنرجويان آموزشگاه آزاد بازيگري هم سر صحنه حضور دارند تا در بعضي پلانها حضور پيدا كنند. تعداد آنان بيش از عوامل توليد پروژه است و چنان پشت صحنه را شلوغ كرده اند كه توجه اطرافيان را جلب ميكند. پس از نهار كم كم اعضاي گروه به داخل ساختمان ميروند و مشغول نصب نورافكنها و وسايل دكور ميشوند. كيميايي به جمع آنان ميپيوندد وهمراه منصوري درباره محل نصب دوربين صحبت ميكنند. فروتن در اين پلان بايد از بالاي پلههاي منتهي به سالن پايين بيايد و از بيرون به سالن پذيرايي نگاهي بياندازد. دستيار تورج منصوري دوربين را روشن ميكند و منصوري از مونيتور دوربين ديجيتال sl2k به نماي كلي پلان نگاهي مياندازد. او با دستیاران خود صحبت ميكند و توضيحاتي به آنان ميدهد:« رفلكسي روي لبه نرده است، دو تا تكه لنت بچسبانيد تا نور به لبه نتابه. نور را به سمت چپ بتابانيد تا رفلكس آن روي در بتابه» روي زمين ملحفه سفيدي انداخته اند روي آن نور يك پروژكتور تابيده شده فروتن بايد از كنار اين پروژكتورعبور كند. كيميايي ابايي از كار كردن ندارد. حتي براي تنظيم نور مورد نظرش پروژكتوري كه نور آن روي پارچه انداخته شده را جابجا ميكند. كيميايي شروع فيلمبرداري را اعلام ميكند:« صدا، دوربين، بريم» در اولين برداشت در آشپزخانه كه درست پشت سر فروتن است بيموقع باز ميشود. منصوري به دستيار اسحاق خانزادي مدير صدابرداري كه بوم را نگه ميدارد توضيح ميدهد كه بوم را بالاتر نگه داشته و زودتر از فروتن فاصله گيرد تا در كادر نباشد.
كيميايي از فروتن ميخواهد، علاوه بر حركت به سمت پذيرايي خود را كمي مشغول نشان دهد:« يك كاري بكن و به اين سمت بيا. با موهات ور بري، درست ميشه.» ضبط با فرمان كيميايي دوباره شروع ميشود. فروتن آرام آرام از پلهها پايين ميآيد. تنها صدايي كه به گوش ميرسد، صداي قدمهاي فروتن است. دوربين حركت او را دنبال مي كند. او در حالي كه به پشت موهاي خود دستي ميكشد به سمت پذيرايي ميرود و از بيرون نگاهي كنجكاوانه به داخل آن مي اندازد. كيميايي: « قطع. مرسي عالي بود» اين پلان در دوبرداشت ضبط ميشود. حالا بايد در گوشهاي دیگر از خانه پلان بعدي جلو دوربين رود. فروتن در ا ين صحنه پس از درگيري با محمد مويد در حالي كه زخمي شده روي زمين ميافتد. نور از پشت پنجره روي صورت فروتن ميافتد. منصوري از دستيارانش ميخواهد پشت پنجره را با پارچه سياه يا اسكرين بپوشانند تا از افتادن نور به داخل جلوگيري شود. كيميايي خود در محلي كه قرار است فروتن جا بگيرد، مينشيند و پلان را براي منصوري توضيح ميدهد:«اينجا افتاده، بغلش خون ريخته، از دور بهش نزديك ميشيم كادر را تا روي سينهاش ميبنديم.»او از مسوولان صحنه ميخواهد كف سالن را تا جايي كه در كادر است به خوبي تميز كنند و برق بياندازند. محمد مويد كه در نقش محراب بازي ميكند، كت سياهي پوشيده، دستيار طراح لباس با قيچي مشغول پاره كردن بخش هايي از لباس محراب است. كيميايي به سمت او ميرود و يقه لباس او را پاره كرده و جر ميدهد. منصوري از دستیارانش ميخواهد لنز دوربين را تغيير دهند. دوربين روي تراولينگ قرار ميگيرد، منصوري براي بار اول دوربين را روي لبه تراولينگ ميگذارد و پشت آن مي نشيند اما نظرش تغيير ميكند و از دستيارش ميخواهد، سه پايه دوربين را نصب كند تا دوربين را روي آن بگذارند و پروژكتورها را نزديكتر بياورند تا سايه افرادي كه تراولينگ را حركت مي دهد داخل كادر نباشد. جاي گرفتن دوربين در محل مناسب و تنظيم نورها آنقدرطول ميكشد كه نور آفتاب به پشت پنجره نميتابد و منصوري از دستيارش ميخواهد اسكرين را از پشت پنجره بردارد. چند بار حامد شريفي نيا دستار دوم كارگردان در جاي فروتن مي نشيند تا دوربين روي آن نقطه تنظيم شود. پس از شروع ضبط اين پلان دوربين از گوشهاي از سالن به فروتن نزديك ميشود او در حالي كه نفس نفس ميزند و از درد به خود ميپيچد به نقطه اي كه قرار است مويد در آنجا بنشيند، نگاه ميكند. كيميايي در حاليكه دوربين را دنبال ميكند و چشم از مونيتور آن برنميدارد به فروتن نزديك ميشود و دستش را حركت ميدهد تا فروتن با چشمانش مسير حركت دست او را دنبال كند. اين پلان در يك برداشت ضبط ميشود. كيميايي :« قطع. عالي بود» او به طراح گريم توضيح ميدهد كه بايد در كنار دست فروتن خون روي زمين بريزد و صورت او پر از قطرات عرق شود. قبل از ريختن خون كيميايي از منصوري ميخواهد يك برداشت تمريني بروند و بعد اين نما ضبط شود. او از دستیارش ميخواهد ديالوگها را يك بار براي فروتن بخواند. مسوول گريم كنار دست فروتن مايع قرمز رنگي روي زمين ميريزد و گوشه اي از لباس و روي دست او را هم قرمز ميكند به صورت او هم با اسپری آب می پاشد. ضبط شروع ميشود. فروتن با گفتن يكي دو دیالوگ عذرخواهي ميكند و از كيميايي ميخواهد دوباره از ابتدا شروع كنند. دوربين از عقب به سمت فروتن ميآيد و او نفس نفس زنان در حاليكه به سختي حرف ميزند، ديالوگهايش را ميگويد. «اون زني كه منو ول ميكنه براي پول، براي تو و قلبت هيچ گهي نميخوره. قلبي كه واسه خودت صدا نده ميخواي براي اون چه صدايي داشته باشه؟ خداكنه درست زده باشي، اگر زنده بمونم بلايي به سر تو و اون ميآرم كه براي يه دفعه ديگه هم كه شده سرو كله غيرت پيدا شه.» كيميايي دوباره به اين پلان از روي مونيتور نگاهي مي اندازد. او از اين نگران است كه خون ريخته شده روي زمين به خوبي به چشم نيايد و از مسوول گريم ميخواهد خون بيشتري را روي زمين بريزد و مقداري از آن در امتداد مسير حركت دوربین ريخته شود. دوباره اين پلان از ابتدا ضبط ميشود و كيميايي كه از همه چيز راضي به نظر ميرسد، كات ميدهد. او دست فروتن را ميگيرد و كمك ميكند از زمين بلند شود.آتقدر از کار او راضی است که صورت او را می بوسد. حالا بايد نماي مربوط به مويد كه روبروي فروتن نشسته است ضبط شود. منصوري با صدای بلند ميگويد:« مرد خيانت پيشه بياد.» او از دستیارانش مي خواهد نور بيرون از سالن را تنظيم كنند:« ملحفه ها رو برداريد. آمبيانس را هم رو شن كنيد. نور بيرون اگر اريب به كنج بتابه بهتر ديده ميشه.» كيميايي به محراب «مويد» ميگويد كه راحتتر از فروتن اين قسمت را بازي كند: « تو زدي، كمتر خوردي. سعي كن كمتر از اون نفس نفس بزني» او شروع فيلمبرداري را اعلام ميكند. مويد ديالوگهايش را مي گويد. كيمیايي كات ميدهد. به سراغ او ميرود و در گوشش چيزي مي گويد و ضبطُ شروع ميشود. دوباره كيميايي به سمت او ميرود و طوري كه ديگران نشنوند، توضيحاتي به او ميدهد. دستیار كارگردان روي زمين مقابل محراب در جاي فروتن مينشيند و ديالوگها را براي او ميخواند. دوباره ضبط شروع ميشود. كيميايي ميگويد:« ابروهات رو بپا، هي ميپره بالا. حسادت رو درست بگو. مواظب ابروهات باش.» «دلم مي خواست هرچي بده براي تو باشه. حسادت همه جونم رو خورد. خيال ميكني من از نسيم خوشم ميآد. اون عاشقته اما از زندگي با تو خون بالا ميآره. هم زندگيت رو ول كردي هم رفاقت رو» كيميايي به او تذكر ميدهد كه بلندتر و شمردهتر ديالوگها را بگويد . این پلان چندین بار ضبط می شود تا سرانجام کیمیایی راضی می شود. پس از ضبط این پلان همه به بیرون از خانه می روند تا چند نمای خارجی جلو دوربین برود. دستیاران صحنه به دنبال ماشین هستند تا جلو در خانه ترافیک بسازند. آمبولانس جلوي در پارکینگ است و نیمی از آن خارج از خانه قرار دارد. ماشین پلیس جلوي آمبولانس بیرون از خانه ایستاده و قرار است پولاد کیمیایی سوار بر ماشین عروس وارد کوچه شود و پشت ماشین پلیس بایستد. کیمیایی با دو مامور نیروی انتظامی خوش و بشی می کند. دوربین در گوشه ای از کوچه قرار داده شده و منصوری مشغول تنظیم آن می شود. هنرجویان آموزشگاه کیمیایی در گوشه ای از تصویر باید قرار گیرند، آنان به جای همسایه ها و اهالی محل باید ایفای نقش کنند. آمبولانس و ماشین پلیس به دستور منصوری کمی جابجا می شوند تا ماشین عروس بهتر در کادر دیده شود. پولاد کیمیایی کت و شلوار دامادی را می پوشد و سوار ماشین می شود با شروع فیلمبرداری او با ماشین از سر کوچه وارد شده و با خوشحالی از ماشین پیاده می شوداما با دیدن ماشین پلیس عصبانی شده و با مشت روی ماشین می کوبد و دوباره به سرعت سوار ماشین شده دور می شود. برداشت اول مورد قبول کیمیایی است اما منصوری از او می خواهد دوباره این نما ضبط شود. منصوری از راننده آمبولانس و هنرجوها می خواهد به دوربین نگاه نکنند. دوباره این پلان ضبط می شود و همه چیز مطابق نظر کیمیایی پدر است. دوربین در سمت مقابل جا می گیرد و نمای دیگری از پشت سر پولاد کیمیایی فیلبمرداری می شود. با اتمام این صحنه ها امروز کار پولاد ، محمد موید به پایان می رسد اما پلان دیگری با حضور فروتن ضبط می شود. او سوار بر ماشین وارد کوچه شده و پس از باز شدن در وارد خانه می شود. در خانه باید اتوماتیک بوده و با نزدیک شدن ماشین باز شود. دو نفر از مسوولان صحنه پشت در می ایستند و با شنیدن صدای ماشین در را از پشت بوسیله سیمهای مفتولی که به آن وصل است، می کشند تا باز شود و با عبور ماشین آن را دوباره می بندند. برداشت اول مورد رضایت کیمیایی است اما فروتن از او می خواهد دوباره این پلان تکرار شود و کیمیایی قبول می کند. دست فروتن هنوز قرمز رنگ است و سعی می کند دستش را پنهان کند. با اینکه در برداشت اول همه چیز مطابق نظر کارگردان است اما به خواست بازیگر دوباره تکرار می شود و کار امروز گروه تولید «محاکمه در خیابان» به پایان می رسد. بازیگران با کیمیایی ، منصوری و خانزادی خوش و بش می کنند وهر از چند گاهی صدای خنده آنان فضا را پر می کند. دستیاران صدابردار، فیلمبردار مسوولان صحنه مشغول جمع آوری وسایل می شوند. با گذشت 13 روز از کار این گروه بیش از 50 درصد از سکانس های فیلم جلو دوربین رفته است. به گفته صادق آذین مدیر تولید فیلم، کار با این دوربین هزینه های تولید را به شدت پایین می آورد و برای فیلم های کیمیایی که بدون کات دادن چندین بار یک پلان را تکرار می کند به دلیل مصرف نگاتیو بالا بسیار مناسب است. آذین امیدوار است با دیجیتال شدن سیستم های پخش سینماها استفاده از این نوع دوربین ها به امری عادی در سینمای ایران تبدیل شود. علاقمندان به سینمای کیمیایی تصور می کردند این فیلم به جشنواره فجر خواهد رسید و کیمیایی به همين دلیل از دوربین دیجیتال استفاده می کند اما فیلمبرداری تا جشنواره به اتمام نمی رسد. مصطفی خرقه پوش در حال تدوین فیلم است و شاید بتوان «محاکمه در خیابان» را در نوروز سال آینده در سینماها دید. خورشید غروب می کند و سوز سرد زمستانی به هوای سرد دربند اضافه می شود. حیاط خانه کم کم از وسایل خالی می شود. فیلمبرداری از فردا در لوکشین دیگری ادامه پیدا می کند تا کیمیایی یکی دیگر از فیلم هایی را که با علایق و سلیقه مخصوص خود می سازد به پایان برد و بزودی برای دوستداران و منتقدان سینمایش روی پرده نقره ای به نمایش بگذارد.
|